سه‌شنبه، شهریور ۰۲، ۱۳۸۹

من مرده ام یا تو ؟

دلم سنگینی می کند
برایت هر ســــال
 سال می گیرم
سرِ قبرِ نداشته ات
 شمعی روشن می کنم
برای گناهانِ نکرده ات
 آمرزش می طلبم

خدا  ؛  مرا ، تو را  ، بیامرزد
برای کشتن ات
کشتن ام
کشته شدگان

سال می گیرم
دهانم با حلوا حلوا شیرین نمی شود
میان این همه سرم گرم نمی شود
هنوز تنهایم
 سراغی از تو نیست

جای ات پر نمی شود
                                ... همیشه خالیست

سرِ قبرِ نداشته ات شمعی روشن می کنم
برای گناهانِ نکرده ات آمرزش می طلبم
........

بیا ، امروز را کنارم بنشین
سرم شانه هایت را کم دارد
موهایم نوازشت را

بیا و دلِ مُرده ام را ببین
زیاد گله دارد !
بیا ، تا بغض ام بشکند
  دلم گله کند
ببین
من بیشتر از تو مرده ام
بیشتر از تو نیستم
بیشتر از تو پوسیده ام
بیشتر از تو نیاز به آمرزش دارم

برایم شمعی روشن کن
اینجا تاریک و سرد است

ببین
من بیشتر از تو نبوده ام
                                ... بیشتر از تو مرده ام !

۱۴ نظر:

ناشناس گفت...

دوست عزیز

ممنون از شعر زیباتون
چه روح لطیفی دارید.

موفق باشید.

مجید مهرگان

ستار بیات گفت...

سلام نازنین جان,حرف دلت واقعأ حرف دل,معلومه برخاسته از اعماق وجودته,یه مقدار زیاد به من هم ربط پیدا میکنه,سرم,دلم,فکرم,درد گرفتند,من باین خاطر که دردها برایم لذت بخش بود,این تراوش فکری حساب شده و واقعی ترا تحسین میکنم و دستت را میبوسم.

ستار بیات گفت...

نازین جان جسارت کرده یه کپی برای وبلاگم برداشتم منو ببخشید.

ستار بیات گفت...

سلام نازنین جان,با اجازه من شما را در وبلاگم لینک کردم,پاینده,موفق,وپیروز باشید.

ستار بیات گفت...

سلام نازنین جان,با اجازه من شما را در وبلاگم لینک کردم,پاینده,موفق,وپیروز باشید.

ستار بیات گفت...

سلام نازنین جان,با اجازه من شما را در وبلاگم لینک کردم,پاینده,موفق,وپیروز باشید.

ستار بیات گفت...

سلام نازنین جان طاقت نیاوردم دوباره بهت سرزدم 5 بار با تعمق این شعرو مرور کردم یه جوری داغونم میکنه واینو دوست دارم,پاینده وموفق باشید.

نازيدخت گفت...

آفای بیات شما بسیار به من لطف دارید ولی من متاسفم که شعرهای من باعث بشه که کسی داغون بشه و باز هم عذرخواهی می کنم بابت این موضوع

amir_t1980 گفت...

درود
رنگ و بوی نوشته هات در نظر من همچنان غمگين و افسرده کننده است زمان تحول نرسيده يا بيماری روحی که در دل نوشته های شماست همچنان مواج و پرطلاتم است و اميدی به ساحل امن نيست.نمی خواستم ديگه براتون بنويسم اما اينبار هم فقط بخاطر رسالتی که در پيش گرفتی نوشتم سعی کن شادی رو در اشعارت به خواننده منتقل کنی مطمئن باش در روح خودت هم موثر خواهد بود.
شادباشی و پيروز
بدرود

ستار بیات گفت...

سلام و صبح بخیر ساعت 07:25 دقیقه بامداد میباشد,میبینی باز بهت سرزدم باز خوندم,خوندم,خوندم,سیراب نشدم اما افسرده چرا!!!اگه تفکرم بذاره میرم توی رختخواب بلکه آرامش بگیرم...
منتظر یه شعر تولد هستم بلکه با سرودنش از خط مشی افتاده اینچنینی در ذهنت دوری بشه...اونوقت منم خوشحال میشم...درود بر تو,پاینده وموفق باشید.

ستار بیات گفت...

سلام نازنین, خوبی,ممنون از اینکه آدرس وبلاگ منو داخل نمایه گذاشتی یه مشکلی که دیدم من با موزیلا وارد میشم وآخر آدرس بعد دات کام اسلش rss.aspxداره وقتی وبلاگ باز میشه بهم ریخته است اگر میشود آن دو یعنی rss.aspx از آخر آدرس حذف شوند,یا شاید با موزیلا باین صورت درمیاد نمیدونم,موفق وپاینده باشید.

ستار بیات گفت...

نازنین جان با اینترنت اکسپلورر 8 هم وارد شدم اونم با rss بود ولی بهتر از فایرفاکس بود,ازت ممنونم,امری داشتین دریغ نمیکنم ,موفق باشید.

ستار بیات گفت...

سلام نازنین جان خوبی,خیلی منت گذاشتی که به من سر زدی,از این بابت بی نهایت خوشحال شدم,من سفارش وبسایت شما را به دیگر دوستانم نیز کرده ام,شعرهای شما قابل آنرا دارند که درجای دیگر نیز استفاده شود,به هرجهت جسارت منو به حرمت خودتان ببخشید,پاینده و موفق باشید.

nikan !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! !!!!!!!!!!!!!! گفت...

slm . khobi baba bikhial chera enghadr afsordeh minevisi?