نازيدخت
من در ذوق زدگي كودكانگي تو گم شده ام بچرخانم تا مثل قاصدك روي شانه هايت بنشينم
جمعه، خرداد ۱۴، ۱۳۸۹
کلاه
کلکسیونی از کلاه
سیاه و سفید
رنگی و توری
زمستانی و بهاری ...
گاهی گشادتر از دور سرم
همه شان قشنگ
به من می آیند
به من می روند
...
زیاد
صدقه سرِ دوستانم
دور
نزدیک
- خدا را شکر
–
برایم کلاهی
مانده است
پستهای جدیدتر
پستهای قدیمیتر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
پستها (Atom)