چهارشنبه، مرداد ۳۱، ۱۳۸۶

سیب نجس

کف خیابان
کف مانیتور و موبایلم
پر از سیب هاییست
که می توان خم شد و بر داشت
و من خسته

چادر به کمربستم
دستی به کمر زدم
تا خم شوم و
....
دستانم را قیچی کردند
سیب نجس شد به خون
خون من
با خمودگی فقط قدم می زنم
و سیبها ی نجس را می شمارم