نمی دانم این سازت است که دهان را می
نوازد
یا دهانت ساز را ؟!
من دلم همان ساز شکسته
لبِ پنجره ی خانه ی کوچک مان را
می خواهد
من دلم سازِ دهنت
روی پله های سردِ دانشکده ای کوچک
را می خواهد
من دلم بوسیدنِ دهانِ سازی ات
کنارِ کالسکه ی کوچکِ یاسمن را
می خواهد
یا دهانت ساز را ؟!
من دلم همان ساز شکسته
لبِ پنجره ی خانه ی کوچک مان را
می خواهد
من دلم سازِ دهنت
روی پله های سردِ دانشکده ای کوچک
را می خواهد
من دلم بوسیدنِ دهانِ سازی ات
کنارِ کالسکه ی کوچکِ یاسمن را
می خواهد
۲ نظر:
درود
بازهم مثل همیشه عالی بود
شاد باشی
بدرود
سلام نازنین جان,شعرهاتو خیلی دوست دارم اینم مثل بقیه دیوانه کننده است.آرزوی سلامتی برات دارم.
ارسال یک نظر