نازيدخت
من در ذوق زدگي كودكانگي تو گم شده ام بچرخانم تا مثل قاصدك روي شانه هايت بنشينم
شنبه، خرداد ۲۸، ۱۳۸۴
آخرين فوت
و آنگاه سيگاري روشن كرد
تا هر آنچه را كه به آن عشق مي ورزيد
به صورتم فوت كند
فوت كرد و
دود حلقه شد .
و من نيز آ ن را به صورتش سرفه كردم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر