دوشنبه، خرداد ۰۴، ۱۳۸۸

وقتی کنارم می خوابی


وقتی کنارم می خوابی بویم کن
ببین تمام دوست داشتنت را عرق کرده ام
بو کن و بگو : بوی تنم را دوست داری !

وقتی کنارم می خوابی زیر گلویم را ببوس
یادم رفت , اول این یوغ دوست داشتنت را باز کن
تا دهانت مزه ی آهن نگیرد
آخر می خواهم زبانت را بمیکم

وقتی کنارم می خوابی به چشمانم نگاه کن
ببین تمام بی حضوری ترا اشک ریخته ام
اشک چشمانم را نلیس
شور است
فشارت بالا می رود

وقتی کنارم می خوابی زمزمه نکن , داد بزن
گوشم از فریادهای دلم سنگین شده است و سخت اشنو

وقتی کنارم می خوابی بگو چه عطری زده ای ؟ دی اند جی یا چانل ؟
از سردی دستانت سرما خورده ام و بینی ام کیپ شده است

وقتی کنارم میخوابی دیگر نگو دوستم داری
من از دروغهایت زخم معده گرفته ام
روی صورتت بالا می آورم

هیچ نظری موجود نیست: