شنبه، مرداد ۰۹، ۱۳۸۹
دوشنبه، تیر ۲۱، ۱۳۸۹
بوی تازیانه می دهم
بوی تازیانه
شلاق
سیلی
فحش
طعمِ کلفتِ ناسزا
صدایِ تلخِ مشت و لگد
وحشتِ چند دامادگی
صورتم صورتیِ سیلی
گردنم کبودِ دستان حلقه ای
آری این منم
که زن ام
له شده ی نگاه های غضبناک
فریادهای هولناک
تنم را می لرزانی
صورتم را می بوسی
مزه ی شورِ دریا می دهم
گوشم سوتِ بنفش می کشد
آری این منم
که زن ام
که
بوی تازیانه می دهم
اشتراک در:
پستها (Atom)